اکنون مجلس شوراي اسلامي در موقعيتي است که بايد ماموريت تاريخي خود را ايفا کند؛ اين ماموريت تاريخي اگر بنا باشد درست انجام شود قاعدتا بايد برگرفته از همان واقعيات کليدي باشد که در متن کميسيون برجام افشا شده است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ مهدي محمدي طي يادداشتي در روزنامه امروز نوشت: تصميم امروز مجلس شوراي اسلامي درباره برجام تاريخي خواهد بود. مجلس براي نخستين بار در سالهاي اخير درباره يک مساله در سطح امنيت ملي با تبعات امنيتي، سياسي و ژئوپليتيک بسيار گسترده تصميم خواهد گرفت.
با وجود همه تلاشها، مجلس تاکنون با قدرت از حيثيت خود دفاع کرده و نشان داده است بررسي توافق هستهاي را يک امر غيرجدي و تشريفاتي نميداند و اراده ملت و فرمان رهبري را با معاملات سياسي سودا نخواهد کرد. نقطه اوج اين فرآيند گزارشي بود که کميسيون ويژه برجام منتشر کرد و آشکارا آرامش کساني را که نميخواستند گذار از متن به بطن درباره برجام رخ بدهد، به هم ريخت. عجيب نيست برخي افراد که پس پرده در توليد برجام نقش ويژه ايفا کردهاند و مايل به علني شدن جزئيات آن مداخلات ويژه هم نيستند، گزارش کميسيون برجام را آش شلهقلمکار بخوانند. از ديد کساني که برجام را مقدمهاي براي منافع اقتصادي ويژه، زد و بندهاي امنيتي و سياسي خاص در آستانه انتخابات و وادادگيهاي ژئوپليتيک گسترده ميدانند، طبيعي است که اين گزارش در مايه خوردنيجات نامطبوع تحليل شود. اين عصبانيت کاملا قابل درک است. گزارش برجام، اگرچه در نهايت به طور مشروط اجراي اين توافق را توصيه ميکند اما از تبديل آن به يک سرمايه سياسي هنگفت در دست کساني که درباره جزئيات اقداماتشان در مرحله مابعد توافق با آمريکا تفاهم کردهاند، جلوگيري ميکند و به همين دليل خشم و کينهتوزي عجيبي را برانگيخته است.
اکنون مجلس شوراي اسلامي در موقعيتي است که بايد ماموريت تاريخي خود را ايفا کند. اين ماموريت تاريخي اگر بنا باشد درست انجام شود قاعدتا بايد برگرفته از همان واقعيات کليدي باشد که در متن کميسيون برجام افشا شده است. تصميمي که مجلس موظف به اتخاذ آن است بايد بر چند اصل مهم تکيه کند:
1- برجام يک توافق حداقلي است.
2- برجام اجرا خواهد شد و رد آن منتفي است.
3- برجام نميتواند به همين شکل که هست اجرا شود چرا که در اين صورت، به دليلي که خواهيم گفت تهديدات بسيار جدي و مهمي براي کشور ايجاد خواهد کرد.
4- مجلس تنها نهادي است که ميتواند هم اجازه اجراي برجام را بدهد و هم اين فرآيند را بهگونهاي مديريت کند که لااقل برخي تهديدات اساسي برجام کمينه شود.
5- بدون مشروط و مقيد شدن برجام، و اضافه شدن برخي شروط ويژه به آن، مهمترين هدف اين توافق، يعني کاهش تحريمها، حتي به طور حداقلي رخ نخواهد داد.
در سطح راهبردي، ميتوان موضوع را اينگونه طرح کرد که مجلس 2 گزينه در پيش دارد. يکي اينکه اجازه بدهد برجام به عنوان بخشي از استراتژي مابعد توافق آمريکا که هدف اصلي آن انقلابزدايي از ايران و مهار راهبردي آن در ديگر حوزههاست، باقي بماند و ديگر اينکه برجام را از راهبرد آمريکا خارج کرده و آن را به بخشي از راهبرد نظام اسلامي بدل کند.
واقعيت اين است که هر دو گزينه امکانپذير است. اگر برجام به همين شکل که هست رها شود و هيچ قيد و شرطي به آن اضافه نشود، ابزاري قدرتمند در دست آمريکا خواهد بود براي عملي کردن برنامههاي بسيار خطرناکي که تحت عنوان «تغيير محاسبات در ايران پس از توافق» براي آن برنامهريزي کرده است. آمريکا با متن فعلي ميتواند بيشترين مقدار اطلاعات حساس را بدون کمترين مزاحمت از ايران جمعآوري کند، با توسل به مکانيسم بازگشتپذيري تحريمها ايران را در موضوعات حساس غيرهستهاي تحت فشار بگذارد و در همين حال زيرساخت تحريمها را هم حفظ کند، سهل است، همزمان خود را براي يک حمله نظامي تمام کننده به ايران، زماني که شرکاي داخلياش به اندازه کافي قدرتمند شده باشند، مهيا کند. اما مجلس ميتواند اين روند را متوقف کند.
مجلس کاملا اين امکان را در اختيار دارد که بدون به هم زدن توافق و در حالي که مجوز اجراي آن را صادر ميکند، برجام را از استراتژي آمريکا خارج کرده و در يک چارچوب جديد قرار بدهد. در اين چارچوب جديد برجام منجر به ايجاد حفرههاي عميق اطلاعاتي در کشور نميشود، در محدوده موضوع هستهاي باقي ميماند و مجموعه عوامل کمکي به آن افزوده ميشود تا آمريکا را وادار کند در موضوع کاهش تحريمها به تعهدات خود عمل کند. در عين حال، اين چارچوب جديد از تبديل شدن برجام به عامل کليدي نفوذ در کشور جلوگيري ميکند و راه سرايت آن به ساير حوزههاي «ممنوعه» تعامل با آمريکا را هم سد ميکند. ترديدي نيست که مجلس موظف به چارچوببندي مجدد برجام با هدف کاهش تهديدات و افزايش فرصتهاي آن است. در انجام اين تکليف از هيچ چيز نبايد هراسيد. شايد راز اينکه رهبر معظم انقلاب اسلامي متن را به مجلس ارجاع دادند و حق قانوني مجلس براي رسيدگي به آن را به رسميت شناختند ـ پس از آنکه اين حق توسط دولت انکار شده بود- همين باشد. هيچ کس از مجلس نميخواهد برجام را رد کند. اين دقيقا همان چيزي است که اکنون دشمن و برخي دوستان داخلياش در انتظار آن نشستهاند و تصور ميکنند ميتوانند با اين روش يک دوقطبي سهمگين در ايران ايجاد کنند. اما از رد نکردن برجام تا تاييد مطلق آن راه درازي است.
آمريکاييها در 2 ماه گذشته ترديدي در اين باره باقي نگذاشتهاند که روي اين متن به عنوان زيرساختي براي ايجاد تغييرات بنيادين در ايران حساب کردهاند. اساسا منطقي نيست که آمريکا حاضر به دستکاري در رژيم تحريمها شده باشد بيآنکه در ازاي آن ـ به زعم خود - دستاوردي بزرگتر کسب کرده باشد. آن دستاورد بزرگتر اين است که آمريکاييها متقاعد شدهاند ـ و شايد صاحبان آشهاي شلهقلمکار آنها را متقاعد کردهاند- که برجام چيزي کارآمدتر از تحريم در اختيار آنها ميگذارد و آن خارج کردن ايران از ريل تفکر مقاومتي و انقلابي و تسخير افکار عمومي ايران توسط نيروهايي است که به مثابه گماشتگان آمريکا در داخل عمل ميکنند.
مجلس ميتواند از طريق:
1- محدود کردن رژيم دسترسي و بازرسي مندرج در برجام
2- ايجاد ضمانتهاي محکم بازگشتپذيري سريع در صورت کوچکترين تخلف از کاهش تحريمها
3- مسدود کردن باب مذاکره با آمريکا در ساير حوزهها
4- ايجاد ضوابطي براي هزينهکرد عوايد ناشي از برجام
5- ايجاد ترتيباتي در کنار برجام که مسيرهاي دستکاري آمريکا در امور داخلي ايران را مسدود کند؛
برجام را از پازل آمريکا خارج کرده و آن را به يک ابزار در دست نظام جمهوري اسلامي براي «بلند شدن و ادامه دادن به کُشتي» -آنطور که استعاره نرمش قهرمانانه به ما ميآموزد- تبديل کند. در غير اين صورت، چند ماه ديگر، اين مجلس يا هر مجلس ديگري که بر سر کار باشد بايد عجولانه تلاش کند راهحلي براي تهديدات فوري ناشي از اجراي آن بيابد و البته ممکن است آن زمان ديگر بسيار دير شده باشد.